آیدین آغداشلو:
هیچگاه به فکر ترک وطن نبودم
آیدین آغداشلو نقاش سرشناس و صاحبسبک ایرانی میگوید در تمامی برهههای مختلف زندگیاش، از جنگ، بیپولی، بیکاری تا موارد دیگر در ایران مانده و هیچگاه به فکر ترک وطن نبوده است. او چندی پیش در حاشیه برگزاری نشست مطبوعاتی نمایشگاهش از عشق به میهنش گفت و اینکه هیچوقت موافق ترک وطن نبوده است. او حالا نمایشگاهش در گالری اثر را آخرین نمایشگاه خود میداند و بعد از آن از ایران میرود. آغداشلو قصد دارد ایران را به مقصد سرزمینی ترک کند که به افسردگیها و خستگیهایش پایان میبخشد. او بخشی از این افسردگیها و خستگیها را ناشی از رفتن دوستانش از ایران میداند. آغداشلو کار زیاد را سبب خستگی و بالا رفتن سن را دلیل بیحوصله بودن خود میداند.
او منبع افسردگیاش را کنش دولتها نمیداند و خودش را ستایش شدهترین روشنفکر روزگار از جانب مردمی میداند که همیشه نان او را دادهاند. نقاش سرشناس ایرانی روشن نکرده که ایران را بهطور موقت ترک میکند یا برای همیشه مهاجرت میکند. اما تصریح کرده است: با رفتنم نمیخواهم دل کسی را بسوزانم و یا چیز خاصی بگویم. ما نباید خیلی به خود بنازیم. نبودن ما مانند برخاستن یک گنجشک از روی قله کوهی است که هیچ تکانی را به کوه نمیدهد. شاید در درازمدت جای خالی ما حس شود ولی هیچ چیزی از جایش تکان نمیخورد.
آغداشلو فکر میکند، وقت آن رسیده که در پارک بنشیند و به کبوترها و سنجابها غذا بدهد. وی با اشاره به غمی که ناشی از فکر مهاجرت است میگوید:
«در سختترین مقاطع در ایران ماندم؛ چه در دوره جنگ، چه در دوره بیکاری و چه در دوره بیپولی و گمنامی. شاید به نوعی با مردم تصفیهٔ حساب کرده باشم، اما در حال حاضر یک دوره افسردگی عمیق را سپری میکنم.»
او با تمام غم و ناراحتیهایش از مردم تشکر میکند، دولت را مقصر نمیداند، از زندگیش راضی است اما فکر رفتن لحظهای او را رها نمیکند. حیثیت حرفهایاش را مدیون رسانهها میداند.
وی از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ در هنرستان هنرهای زیبای پسران و دانشکده هنرهای تزئینی به تدریس مشغول بود و در همین سالها در انجمن ایران و آمریکا در تهران یک نمایشگاه انفرادی نقاشی برگزار کرد. آغداشلو مجموعهای از کتابها و نسخههای خطی را که جمعآوری کرده بود، در موزه نگارستان به نمایش گذاشت و چندی بعد برنامهای با عنوان شیوههای دیدن برای تلویزیون ملی ایران ساخت. به نگارش، طراحی و اجرای فیلمنامهای به نام رنگین کمان پرداخت که شامل نقاشیهای متحرک بود و نویسندگی و اجرای دو فیلم مستند درباره خوشنویسی و کاشیکاری در معماری کهن ایرانی بود. آغداشلو در تأسیس موزه “رضا عباسی” در سال ۱۳۵۶ نقش مؤثرى داشت و به سرپرستى آن منصوب شد. مشارکت در تأسیس و برنامهریزی موزه هنرهای معاصر تهران، موزه کرمان و موزه خرمآباد از دیگر فعالیتهای او در این زمینه است.
او یک سال پس از انقلاب کار گرافیک را از سر گرفت و از سال ۱۳۵۹ در دانشکده هنر، دانشگاههای الزهرا، آزاد و کرمان تدریس کرد. در این سالها بیش از ۲۰۰ سخنرانی در ایران و خارج از کشور داشت و در بیش از سی نمایشگاه گروهی شرکت کرد. آغداشلو در زمینه نوشتن و ساخت فیلم مستند درباره هنر ایران نیز فعالیت داشت و یک مجموعه سیزده قسمتی با عنوان “به سوی سیمرغ” را درباره تاریخ نقاشی ایران تا قرن چهاردهم هجری برای صدا و سیما ساخت. او تا سال ۱۳۸۵ چندین کتاب منتشر کرد که از آن جمله میتوان به تک چهرهها، این دو حرف، آقا لطفعلی صورتگر شیرازی و سالهای آتش و برف اشاره کرد.